سفر یک درد است، در خانه ماندن هم یک درد

به گزارش وبلاگ املاکیا، تهران (پانا) - همه از نوروز 99 یک خاطره مشترک داریم؛ در خانه ماندن و خط کشیدن دور سفر و میهمانی. دلخوش بودیم تابستان کرونا تمام می گردد و نوروز 1400 بار و بندیل را می بندیم و می زنیم به دل جاده. اما یک سال گذشت، قرمز و نارنجی و زرد شدیم ولی بازهم اعلام کردند سفر نروید و اگر بروید مبتلا می شوید. مگر یک انسان چقدر ظرفیت دارد؟ یک سال خانه نشینی و تماشای در و دیوار همه ما را افسرده نموده. برای همین ترجیح دادیم ریسک کرونا را به جان بخریم تا اینکه به بیماری روحی و روانی مبتلا شویم.

سفر یک درد است، در خانه ماندن هم یک درد

به گزارش ایران، مهران با حرارت خاصی از دلایل سفر نوروزی اش می گوید. او با خانواده چند روز به مازندران سفر نموده و تأکید هم می نماید که با رعایت همه پروتکل های بهداشتی کسی از خانواده اش مبتلا نشده است.

این روزها رنگ بسیاری از شهرها دوباره قرمز و نارنجی شد و تعداد مبتلایان با رکوردشکنی از مرز 20 هزار نفر عبور کرد. به گفته مسئولان وزارت بهداشت، عامل اصلی بالا رفتن تعداد مبتلایان و وخیم شدن شرایط، سفر و دید و بازدیدهای نوروزی است. نوروز سال جاری روزانه یک میلیون و 779 هزار خودرو بین استان های مختلف کشور تردد داشته اند که در مجموع دو هفته تعطیلی به 10 میلیون و 24 هزار خودرو می رسد. نکته تلخ اینکه هفته گذشته سخنگوی ستاد کرونا اظهار داشت در ایام نوروز بیش از 15 هزار نفر با وجود تست مثبت کرونا به مسافرت رفته اند. بسیاری از پزشکان معتقدند با این آمار در هفته های آینده باید منتظر بالا رفتن تعداد مرگ و میرها و آمار مبتلایان باشیم.

اما چرا با وجود ریسک ابتلا به کرونا و سرایت آن بازهم تعداد زیادی از مردم سفر رفتند و مثل نوروز سال گذشته در خانه نماندند؟ مهران می گوید اگر مسافرت نمی رفت شرایط روحی بدی پیدا می کرد: تنها دلخوشی ما بعد از یک سال کار و کوشش، تعطیلات نوروز و سفر نوروزی است. سال گذشته با شیوع کرونا و بسته شدن همه جاده ها نتوانستیم جایی برویم و یک سال خانه ماندیم. این مدت خیلی از روزها دورکاری کردم و امید داشتم با بهتر شدن شرایط، نوروز 1400 همراه خانواده به مسافرت بروم. خوشبختانه اوضاع کمی بهتر و جاده ها هم باز شد اما اطرافیان توصیه کردند سال جاری هم مسافرت نرویم که من قبول نکردم. واقعاً خسته شده بودم و هم من و هم همسرم به مسافرت احتیاج داشتیم. از آنجایی که ما و خانواده همسرم چند ماه قبل، کرونا گرفته بودیم خیالمان آسوده بود آنتی بادی داریم و امکان ابتلای مجدد کم است. به همین دلیل روز اول عید راهی شمال شدیم و چند روز کنار دریا آب و هوا عوض کردیم.

مریم هم همین نظر را دارد و معتقد است خیلی از کسانی که مسافرت رفتند قبلاً به کرونا مبتلا شده اند: اوایل اسفند سال گذشته من و همسرم و پسرم و خانواده پدری ام به کرونای انگلیسی مبتلا شدیم. شرایط خیلی بدی داشتیم و دائم در راستا بیمارستان و درمانگاه بودیم. بعد از سه هفته همه خوب شدیم و تست مان منفی شد. تا قبل از اینکه کرونا بگیریم تصمیمی برای سفر نداشتیم اما بعد از بهبودی گفتیم حالا که آنتی بادی داریم استفاده کنیم. یک هفته ای هم که شمال بودیم از ویلا بیرون نیامدیم و سعی کردیم خستگی در کنیم. اگر کرونا نگرفته بودیم هیچ وقت مسافرت نمی رفتیم و خیلی از اطرافیان ما هم که بدون نگرانی مسافرت رفته بودند قبلاً کرونا گرفته بودند و اطمینان داشتند دوباره مبتلا نمی شوند.

محمد روزنامه نگار است. او می گوید بسیاری از کشورهای جهان برای سفر پروتکل های تعریف شده ای دارند ولی در کشور ما هیچ پروتکلی تعریف نشده و به همین دلیل خیلی از مردم تصور می نمایند سفر رفتن یعنی خارج شدن از قرنطینه بدون ابتلا به کرونا: با خانواده به شمال سفر کردم و در طول راستا هم توقفی نداشتم. برای خرید هم به نزدیک ترین مغازه می رفتم چون شرایط مغازه های آنجا از نظر امکان انتشار کرونا با تهران هیچ تفاوتی ندارد. اما به عنوان یک شهروند احساس می کنم آستانه تحمل مردم در این یک سال خانه نشینی لبریز شده بود و همه منتظر بودند که از این شرایط بیرون بیایند.

مژگان چند روزی است از مسافرت ترکیه برگشته. می گوید این سفر ریسک زیادی داشته و تا زمانی که کرونا باشد دیگر سفر نخواهد رفت: زنان خانه داری که فرزند دانش آموز دارند این یک سال از لحاظ روحی و جسمی بشدت خسته شدند. من دو فرزند دانش آموز دارم و در یک سال گذشته پابه پای آنها در کلاس های آنلاین حاضر بودم و الان هم لحظه شماری می کنم این چند روز سال تحصیلی هم بگذرد تا یک نفس راحت بکشم. واقعاً به مسافرت و دور شدن از فضای خانه احتیاج داشتم. یک سال بود مسافرت نرفته بودم. دخترخاله همسرم در شهر ازمیر ترکیه خانه دارد و پسرش آنجا دانشجوی پزشکی است. پیشنهاد دادند نوروز میهمان آنها باشیم. برای رفتن باید تست پی سی آر می دادیم. البته آنجا هم به مکان های شلوغ نرفتیم. قبل از ورود به فروشگاه های عظیم هم تب سنجی می کردند. با این حال شیوع کرونا در ترکیه خیلی زیاد بود و ریسک عظیمی کردیم. الان که نگاه می کنم می بینم ارزش نداشت و اگر یک نفر از اعضای خانواده مبتلا می شد باید دو هفته در یکی از بیمارستان های ترکیه بستری می شد و هزینه های بیمارستانی آنجا هم خیلی زیاد است.

سهیل برخلاف خیلی ها معتقد است سفر در ایام نوروز سال جاری ریسک نبود و اگر همه پروتکل های بهداشتی رعایت می شد تفاوتی بین شمال و تهران وجود نداشت: با تعدادی از دوستانم که همواره باهم سفر می رویم نوروز سال جاری به رشت رفتیم. از سلامت یکدیگر مطمئن بودیم و همه پروتکل های بهداشتی را هم رعایت کردیم. به اعتقاد من سفر رفتن در این شرایط ریسک نیست و این بخشی از سبک زندگی دوران کروناست چون همه شهرها شرایط مشابهی دارند و خطر ابتلا به کرونا در رستوران های تهران با رشت به یک اندازه است. هفته دوم فروردین هم برای انجام یک کار اداری به استانبول سفر کردم و آنجا هم دوبار تست کرونا دادم. به نظرم جهان به سمتی می رود که پروتکل های بهداشتی بخشی از سبک زندگی می گردد و باید این نوع سبک زندگی را تا زمانی که همه واکسینه شوند ادامه داد.

سفرهای یک روزه هم تجربه ای بوده که زینب و خانواده اش در نوروز تجربه نموده اند. او می گوید با این شرایط باید تا مدت ها قید رفتن به شمال و دیدن خانواده پدری اش را بزند: دوسالی هست که خانواده ام را ندیده ام. نوروز سال جاری تصمیم داشتیم چند روزی به خانه پدری ام برویم اما به دلیل رفت و آمد فامیل و تذکر دو خواهرم که در سیستم بهداشت و درمان کار می نمایند ترجیح دادم سال جاری هم از آنها دور باشم. البته به جای سفر طولانی با همسر و دخترم دو سفر یک روزه به الموت قزوین و کاشان داشتیم. صبح از تهران راه افتادیم و عصر هم برگشتیم و سعی کردیم از راستا لذت ببریم و کمتر ریسک کنیم. متأسفانه با وجود اینکه خیلی از مردم، عزیزان و دوستان شان را به خاطر کرونا از دست داده ا ند اما بازهم این ویروس را جدی نمی گیرند. نوروز هم دیدیم که خیلی ها سفر رفتند. خیلی ها هنوز فکر می نمایند کرونا فقط در شهرهای عظیم جولان می دهد و در روستاها و شهرهای کوچک خبری از کرونا نیست.

به هرحال هرکسی به شکلی سفر نوروزی اش را توجیه می نماید و توضیح حالی جدا برایش دارد. راستش را بخواهید چاره ای هم نیست. هرطرف قضیه را که بگیری یک طرف دیگرش لنگ می زند. به هرحال اتفاقی است که افتاده و همه امیدواریم که هرچه زودتر بحران از سرمان بگذرد.

منبع: خبرگزاری پانا

به "سفر یک درد است، در خانه ماندن هم یک درد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سفر یک درد است، در خانه ماندن هم یک درد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید